صدا تكه اي از تن است، ادامه تن است در فضا.
كلمات را مي شود نوشت و موقتا در كشو ميز گذاشت. رنگها را مي شود روي بوم كشيد و تابلو را در كنج و پسله اي تا اطلاع ثانوي پنهان كرد. در هر دو حالت كلمات و رنگها به هستي خود جدا از تن ادامه مي دهند. اما صدا در "آنيت"خود است كه هست مي شود؛ آواز فقط در بي واسطگي است كه صورت مي بندد. وقتي صدايي را، ترانه اي را بر دهاني جراحي كرديد (تعبير شاملو)، تمامي يك تن را مجروح كرده ايد؛ و با مجروح كردن يك تن، يك تاريخ را مجروح كرده ايد.
كلمات را مي شود نوشت و موقتا در كشو ميز گذاشت. رنگها را مي شود روي بوم كشيد و تابلو را در كنج و پسله اي تا اطلاع ثانوي پنهان كرد. در هر دو حالت كلمات و رنگها به هستي خود جدا از تن ادامه مي دهند. اما صدا در "آنيت"خود است كه هست مي شود؛ آواز فقط در بي واسطگي است كه صورت مي بندد. وقتي صدايي را، ترانه اي را بر دهاني جراحي كرديد (تعبير شاملو)، تمامي يك تن را مجروح كرده ايد؛ و با مجروح كردن يك تن، يك تاريخ را مجروح كرده ايد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر