درونم خالی است ...نه آن جور بدش ...آن جور خیلی خوبش ... که دلت نمی خواهد هیچ کس را ببینی و راه بدهی و با هیچ کس حرف بزنی که فقط خودت بمانی و خودت و حال و هوای لحظه های خودت
حالا توی شلوغ ترین روزها ...هیچ چیز با خودش نمی برتم ...آنچنان که پرده افتاده باشد و نه تو مانده باشی و نه من
حالا توی شلوغ ترین روزها ...هیچ چیز با خودش نمی برتم ...آنچنان که پرده افتاده باشد و نه تو مانده باشی و نه من
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر