دارد یادم می آید که قبل تر ها یک جمله ای توی google reader خیلی مد شده بود و هی آدمهای مختلفی آن را همخوان می کردند که مضمونش این جوری ها بود : هر اشتباهی می خواهی بکنی بکن که بعدا از نکردن آن کار بیشتر ازکردنش پشیمان می شوی
دارد یادم می آید که همان موقع ها هم به این جمله خیلی فکر می کردم
اما«من» با این جمله راضی نمیشود ...نشد که نشد
«من » را نکردن خیلی کار ها «من »کرده و این برایش مهم تر است
دیشب باز خواب یکی از آن لحظه بود که ازلب پرتگاه برگشتم
راضی ترم از این تا از لذت سقوط آزاد ....راضی ترم
دارد یادم می آید که همان موقع ها هم به این جمله خیلی فکر می کردم
اما«من» با این جمله راضی نمیشود ...نشد که نشد
«من » را نکردن خیلی کار ها «من »کرده و این برایش مهم تر است
دیشب باز خواب یکی از آن لحظه بود که ازلب پرتگاه برگشتم
راضی ترم از این تا از لذت سقوط آزاد ....راضی ترم
۱ نظر:
sometimes there is no going forward, and sometimes no going back.
and a sister's bravery that silences you in awe...
ارسال یک نظر