یکشنبه، اردیبهشت ۲۳، ۱۳۸۶

پست که نیست

حواست که نیست
پراکندگی ات که هست
زندانی که نیستم

و قتی با سریع ترین تله پورت های دنیا
خودت را راحت می فرستی یک جای دیگر
قوی ترین تله پاتی دنیا هم جِرم میگیرد
بس که نویز های این و آن را از روی سیگنال های تو فیلترکرده است
خالص که نیستی

آرامش در یکی شدنِ جهت چرخش سلول های من و توست
در یکی شدن شماره نفس های به شماره افتاده من و تو
حالا وقتی من هستم و تو هستی و جهت نگاهمان هم یکی نیست
نگاهم ببرد ؟صدایم پاره شود؟
واجب که نیست

آدم می تواند هزار تا تکه داشته باشد
اما و قتی کنار هر کدام از هزار تکه نشستی، باید یک تکه پیش او باشی
خود خواهی هم نیست
Nothing touches Nobody

هیچ نظری موجود نیست: