دوشنبه، فروردین ۱۶، ۱۳۸۹

بنويس تا بفهمم كه زنده ام

كلمه ها بهشت را آغازمي كنند
وسايه اين دستي كه افتاده روي ديوار را
وآن گنجشكي كه نشسته لب بهار را
وآن بوي گلي كه پيچيده توي ايوان را
وآن ماهيهاي بي قرار توي آب را
وچاي تازه دم روي اجاق را
وبوسه هاي بي هواي گاه و بي گاه را
خودم را پاك مي كنم از اين سكوت هرزه
كه آتش جاودان جهنم است

هیچ نظری موجود نیست: