دوشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۹۰

آن شب قدر که این تازه براتم دادند

به این شاخه نبات
نه من مستحق بودم و نه حتی فکر می کردم که هستم
تو از آنجا که هیچ حسابی ندارد دادیش
که در آن روزهای تاریک از غصه برهانیم
که بگویی که پاک شده ام
که بگویی که پاک مانده ام
که بگویم بر این ...تنها بر این... هیچ شکری مقابل نمی شود
که بگویم همین تا همیشه من را رهایی است

هیچ نظری موجود نیست: