راه دادن از آن کلمه هایی ست که می تواند بلرزاند
راه دادن با اجازه دادن خیلی فرق می کند
اجازه دادن صریح است ...سوال می کنی جوابت را می دهند حالا این ممکن است با حرف باشد ...یا با نگاه ...یا حتی فقط با حسی در لحظه توی دو نفر... اما توی اجازه دادن برای هر دو طرف اجبار هست گاهی؛ وقتی اجازه خواسته ای ممکن است مجبور شود طرفت که دلت را نشکند ...که صورتت را با نه خرد نکند ...که بدون اینکه دلش ...همه دلش ...با تو باشد اما راضی شود ...
راه دادن اما خیلی پنهانی است سوال و جواب ندارد ..یا اتفاق می افتد یا هیچ وقت اتفاق نمی افتد .
کلمه ها گاهی مثل خود حسی که تویشان زندگی میکند نیستند ...اینجا ها باید توی انتخابشان دقیق بود
توی همان سوال هایی که هر شب توی دلت هزار بار تکرار می کنی
غمگون است اگر که بفهمی به آن دخترکی که اینقدر اجازه ها در مقابلش داشته ای هیچ وقت راه نداشته ای
غمگون است
اگر که بفهمی
راه دادن با اجازه دادن خیلی فرق می کند
اجازه دادن صریح است ...سوال می کنی جوابت را می دهند حالا این ممکن است با حرف باشد ...یا با نگاه ...یا حتی فقط با حسی در لحظه توی دو نفر... اما توی اجازه دادن برای هر دو طرف اجبار هست گاهی؛ وقتی اجازه خواسته ای ممکن است مجبور شود طرفت که دلت را نشکند ...که صورتت را با نه خرد نکند ...که بدون اینکه دلش ...همه دلش ...با تو باشد اما راضی شود ...
راه دادن اما خیلی پنهانی است سوال و جواب ندارد ..یا اتفاق می افتد یا هیچ وقت اتفاق نمی افتد .
کلمه ها گاهی مثل خود حسی که تویشان زندگی میکند نیستند ...اینجا ها باید توی انتخابشان دقیق بود
توی همان سوال هایی که هر شب توی دلت هزار بار تکرار می کنی
غمگون است اگر که بفهمی به آن دخترکی که اینقدر اجازه ها در مقابلش داشته ای هیچ وقت راه نداشته ای
غمگون است
اگر که بفهمی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر