آبی اما گرم
یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۸۸
زيبايي كه توي هياهو گم ميشود گاهي....
- تو روزه بودي ؟
- (چشمهاي شرمگينم رازير نگاهش آرام مي بندم كه يعني بله )
- ببخشيد كه ما مشروب خورديم
- (نرم ترين لبخند بي مهابا چشمهايم را پر ميكند كه يعني همين كه آمده اي نشسته اي اين جمله را گفتي معرفتت براي من يك دنياست )
۱ نظر:
human
گفت...
it's like it's happening right in front of me...
the beauty of the scene is intolerable.
۸:۰۲ قبلازظهر
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۱ نظر:
it's like it's happening right in front of me...
the beauty of the scene is intolerable.
ارسال یک نظر