سه‌شنبه، اردیبهشت ۱۷، ۱۳۸۷

كه نگويي كه نگويي كه نگويي

كلمه ها كه زندگي بودند مثل خاك گور شده اند ....باز هم نيا
تمام سلول هاي عصبي و غير عصبيم به سرما و گرما ورنگ و حرف كه بي حس اند ....باز هم نيا
هفته هاست كه كه تمام وجودم مثل اسفنج غم ميكشد و باد مي كند ....باز هم نيا

اگر از اين سكوت بميرم به تو نميگويم كه خسته ام

۱ نظر:

ناشناس گفت...

ke nagoye khaste am .