سه‌شنبه، خرداد ۲۰، ۱۳۹۳

Gaze

What brings even Gods to their knees ...

سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۹، ۱۳۹۳

How many more to come ? How Many ...

می دانم اگر  همین الان جلویش را نگرفته باشی 
همین طور خواهد آمد برف
ومن سفید خواهم شد 
سفید و سهمگون و سرد 
شاید زیبا باشد 
اما نه به آن قشنگی 
که ارام و چرخ چرخ و سبک
تازه از تن آسمان جدا شده باشم 

پنجشنبه، فروردین ۱۴، ۱۳۹۳

PhD Thesis in FreeLand - or i miss you

 یادم می اید که در چه حالی برای من فرستادیش ..نه این که نخواندمش اما مثل یک چیزی که فقط  می خواهم مال خودم با شد  از بس که دوستش دارم حتی به خودت هم نگفتم که خواندمش ... تا ته چند بار خواندمش ... هی زدم عقب و دوباره خواندمش ... من تو را گم نکرده ام هنوز هستی مثل ‌آن کوچه، آن کوچه ای که تک تک قدم های من را یادش هست 

چهارشنبه، فروردین ۱۳، ۱۳۹۳

Night is Falling i think of you - or i miss you

هستن یا نه هستن 
مامان ، بابایی اینجا نه هست ؟؟؟

یکشنبه، اسفند ۱۸، ۱۳۹۲

How Can That Be? - or i miss you

what i needed most was a mandatory memory wipe....

شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۹۲

A Girl With Dragon Tattoo - or i miss you

من این جزیره سرگردان را "
 از انقلاب اقیانوس و انفجار کوه گذر داده ام 
و تکه تکه شدن راز آن وجود متحدی بود 
که از حقیر ترین ذره هایش آفتاب 
"بدنیا آمد