یادم می اید که در چه حالی برای من فرستادیش ..نه این که نخواندمش اما مثل یک چیزی که فقط می خواهم مال خودم با شد از بس که دوستش دارم حتی به خودت هم نگفتم که خواندمش ... تا ته چند بار خواندمش ... هی زدم عقب و دوباره خواندمش ... من تو را گم نکرده ام هنوز هستی مثل آن کوچه، آن کوچه ای که تک تک قدم های من را یادش هست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر