آبی اما گرم
چهارشنبه، دی ۱۴، ۱۳۹۰
از - تو - که حرف نمی زنم ؛ از چه حرف نمی زنم
از آن حسی که سینه آدم را آنقدر باز می کند از بی قراری زیبایی که نمی دانی با نفست توی سینه ات چه کنی
از هزار تا چیز کوچک ...هر کدام زیباترین...هر کدام لطیف ترین ...هر کدام بی تکرار و بی نظیر
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر