دوشنبه، تیر ۱۸، ۱۳۸۶

یادت می آید ...شکر ها را روی کاغذ های من می ریختی ..شیرین شیرین ..من فکر هایم را سر می کشیدم.. تلخ تلخ

غریبه یعنی.....‏
یک سلام نوچ و یک جفت چشم طولانی
غریبه یعنی ....‏
یک نگاه بی تفاوت و ادامه یافتنت در تنهایی
غریبه یعنی....‏
فاصله ای اندازه یک کیف و یک فنجان و یک صندلی
غریبه یعنی ...‏
دنبال کردن رد هجو یک دست انگشت و هی خواستن معنی ‏
غریبه یعنی ...‏
ندیدن یک ردیف دندان کثیف زیر همان... همان کلمات تکراری ‏
غریبه یعنی ...‏
همه گناههای دنیا فقط مال ِ گردنِ مترسک های خانه کناری

می خواهم به خیابان بروم و یک داد را تا ته بکشم ‏
تو هم سیگارت را توی پیاده رو تا ته بخور ‏
ببینیم کار کداممان زود تر تمام می شود ‏

هیچ نظری موجود نیست: