جمعه، تیر ۱۱، ۱۳۹۵
یکشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۹۴
و من عروس خوشه هاي اقاقي شدم
نفحات وصلک اوقدت جمرات شوقک فیالحشا
ز غمت به سینه کم آتشی که نزد زبانه کما تشا
به تو داشت خو دل گشته خون ز تو بود جان مرا سکون
فهجرتنی فجعلتنی متحیراً متوحشا
دل من به عشق تو مینهد قدم وفا به ره طلب
فلئن سعی فبه سعی و لئن مشی فبه مشی
ز کمند (شکنج) زلف تو هر شکن گرهی فتاده به کار من
به گرهگشائی زلف خود تو ز کار من گرهی گشا
تو چه مظهری که ز جلوه تو صدای سبحه صوفیان (صیحه قدسیان)
گذرد ز ذروه لامکان که خوشا جمال ازل خوشا
همه اهل مسجد و صومعه پی ورد صبح و دعای شب
من و ذکر طره و طلعت تو، من الغداء الی العشا
چه جفا که «جامی» خسته دل ز جدایی تو نمیکشد
قدم از طریق وفا مکش، سوی عاشقان بلا کشا (جفا کشا)
ز غمت به سینه کم آتشی که نزد زبانه کما تشا
به تو داشت خو دل گشته خون ز تو بود جان مرا سکون
فهجرتنی فجعلتنی متحیراً متوحشا
دل من به عشق تو مینهد قدم وفا به ره طلب
فلئن سعی فبه سعی و لئن مشی فبه مشی
ز کمند (شکنج) زلف تو هر شکن گرهی فتاده به کار من
به گرهگشائی زلف خود تو ز کار من گرهی گشا
تو چه مظهری که ز جلوه تو صدای سبحه صوفیان (صیحه قدسیان)
گذرد ز ذروه لامکان که خوشا جمال ازل خوشا
همه اهل مسجد و صومعه پی ورد صبح و دعای شب
من و ذکر طره و طلعت تو، من الغداء الی العشا
چه جفا که «جامی» خسته دل ز جدایی تو نمیکشد
قدم از طریق وفا مکش، سوی عاشقان بلا کشا (جفا کشا)
پنجشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۹۴
سهشنبه، خرداد ۲۶، ۱۳۹۴
من مث آب روونم ... تو مث شاخه بیدی ....
"I want painful, difficult, devastating, life-changing, extraordinary love. Don't you want that, too?"
شنبه، اردیبهشت ۰۵، ۱۳۹۴
اعترافات ألكساندرا پوشكين بعد از مرگش
وقتي مي خواهي يك گاو بكشي مي تواني بي نهايت نقطه بگذاري بعد بدهي اش به دختر كوچك همسايه انها را به هم وصل كند اونوقت بدون اينكه هيچ زحمتي كشيده باشي مي تواني پيكاسو باشي
تا حالا هر روز دارد فكر اينكه نقطه اي حتي روي صورت ات بيفتدمثل يك گاو شير ده كه توي يونجه افتاده باشد تمام روحم را مي جود ، اين يكي را ديگر شوخي نمي كنم باور كن اين يكي با همه فرق مي كند
من پير نمي شؤم من پير جوان ندارم من هست و نيست دارم ا گر نقطه را بگذاري من هم نيست مي شؤم
جمعه، فروردین ۱۴، ۱۳۹۴
اشتراک در:
پستها (Atom)