راه که می روم در پایم چیزی میدود
زمین را به خودم اسمان را به زمین خودم را به اسمان
می می می دوزم
سرم را در پیچ های امین الدوله سر دو راهی فرو می برم
به هیچ کس الا نفسهای تو نمی توان شک کرد که عطر این پیچ های تر را در خود دیوانه وار حبس کرده باشد
۱ نظر:
یکی یکی یکی یکی اش...
ارزانی تو...
نازنین!
ارسال یک نظر