چهارشنبه، دی ۱۲، ۱۳۸۶

وقتي صداي ناودان آمد

چيزي شبيه ِ بوسه بر آتش
چرا بترسم ....چرا
يك......نلرز
دو......نلرز
سه......نلرز
چيزي شبيه ِ آب و نيلوفر

۱ نظر:

آيدین گفت...

آنچه با باران مي‌آيد ... چه ترس باشد و چه لرز ... مي‌رود و نمي‌ماند ...
مثل قطره‌اي در شرف افتادن از نوك برگي كه سنگيني قطره را تحمل نمي كند ...