یکشنبه، دی ۳۰، ۱۳۸۶

جريمه :هزار بارخودت را روي من بنويس دختر

!!!...فقط اگه امروزبودي ...(لبخند )...فقط امروز-
ديوانگي درنقطه صفر...خودكشي با دي اكسيد كربن... عميق ...آرام ...دردِ از خود رفتن...پاك ...تمام
تا تو چشم بذاري ....منم گم شدم-
خدااااااااااااااااااااااااااااا-
فقط اگه مي فهميدي چقدر ...چقدر دختر-
بيا... بيابخواب .... ببين دستهام و برات پُرِ آب كردم-
درد داري؟؟ ...نه اما موريانه هاي توي چشمات ميجوَنم-
همه روزها به جهنم ...فقط يك بار ديگه بذار صداتو بشنوم دختر-
ما درسمون به ج و ه و ن و م نرسيده هنوز-
پس كجاست اين درس لامصبت ....(اشك)...من فقط اينو بلدم ...باب آب داد
بابا-بابا-بابا-بابا-بابا-بابا-بابا-بابا
آب-آب-آب-آب-آب-آب-آب
داد-داد-داد

هیچ نظری موجود نیست: