...خيلي وقت بود گمش كرده بودم ...10 سال بود
آدم بزرگا"
تو كوچه بازار
يه تيكه نونو از رو زمين بر مي دارن
مي بوسن، ميذارن كنار .
اون وقت با پاهاي كت و كلفت
ما رو مث يه پاره آجر
!از سر ِ راشون ميزنن كنار
.
.
عزيز!! كوچكي ام را چرا به هيچ گرفتي ؟؟؟
"چرا به هيچ گرفتي -عزيز!!- كوچكي ام را ؟؟؟
آدم بزرگا"
تو كوچه بازار
يه تيكه نونو از رو زمين بر مي دارن
مي بوسن، ميذارن كنار .
اون وقت با پاهاي كت و كلفت
ما رو مث يه پاره آجر
!از سر ِ راشون ميزنن كنار
.
.
عزيز!! كوچكي ام را چرا به هيچ گرفتي ؟؟؟
"چرا به هيچ گرفتي -عزيز!!- كوچكي ام را ؟؟؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر