چهارشنبه، اسفند ۱۰، ۱۳۸۴

پر تر از انکه دستی..........بر

امروز
پر از شعرم.... که میشود آفرینش
پر از چشمهای تو .....که می شود آرامش
و پر ازآن حس گم شده ......که می شود خ.......د.....ا
پر تر ازآنکه دستی به انکار.......تو را
مرا ...............................................
وآن واژه صبر را ............................ ...........................
که می شود ............................................................................
ع...ش...ق........................................................................................
به سنگسار
تا کمر در گل کند
------------------------------------

و پرستوئي که در سرْپنا ه ِ ما آشيان کرده است"
با آمدشدني شتاب‌ناک
خانه را
از خدائي گم‌شده....................................
لبریز می کند "َشا ملو ...................................................

۳ نظر:

ناشناس گفت...

Salaam
... ba'd az inhame vaght,

kheily khoshhaal shodam.

ناشناس گفت...

عالی بود رها، چقدر خوبه که هر چند وقت یک بار وبلاگت آدم رو یاد آرامش می‌اندازه

ناشناس گفت...

eydet mobarak!